درد دوری.... جمعه 91/10/1 , 4:0 ع مجتبی صادقی نظر سینه ام یک دفتر تا خورده است واژه هایش خیس وسرد و مرده است من نمی گویم ولی انصاف نیست دوریت گویی دلم را برده است